محتوا چیست؟
از یک پست وبلاگی گرفته تا منتشر کردن یک عکس و ویدیو یا حتی درست کردن یک پلیلیست اسپاتیفای محتوا محسوب میشود. حالاهدف از این محتوا چیست؟ Engage یا درگیر کردن مشتریان احتمالی. در حقیقت کار بازاریابی محتوا همین است که مشتری را به برند علاقهمند میکند. یا به عبارت دیگر مردم را از برند آگاه میکند که به آن Brand Awareness میگویند. وقتی محتوای جذاب و قدرتمند تولید میکنید باعث میشوید که مخاطبان نسبت به محصولات یا خدمات شما هیجانزده شوند. محتوا اعتماد میسازد. در مسیر بازاریابی محتوا به مرور زمان با مشتری یک رابطهی مستمر پیدا میکنید و این کار باعث میشود تا به شما اعتماد کند. اما دیجیتال مارکتینگ. بازاریابی دیجیتال در سمت دیگر ایستاده است و شامل تاکتیکهایی نظیر SEO، PPC و تبلیغات در شبکههای اجتماعی هستند. هدف از دیجیتال مارکتینگ گرفتن تبدیل است. یعنی مخاطب یا بازدیدکننده سایت را تبدیل به مشتری کنید.
بازاریابی محتوا چیست؟
به سادهترین شکل ممکن، میتوان گفت، بازاریابی محتوا، شیوه استراتژیک خلق و توزیع محتوایی است که مخاطبان هدف شما را به مشارکت وا میدارد و آنها را نسبت به انجام یک اقدام ترغیب مینماید. محتوا بهخودیخود میتواند انواع متفاوتی داشته باشد و شامل نوشتههای وبلاگ، کتابهای الکترونیکی، گزارشات دقیق، وبینارها، ویدئوها، پادکستها و صفحات فرود پساکلیک شود، اما به این موارد محدود نیست.
بازاریابی محتوا فرایند ایجاد و به اشتراکگذاری محتوا است که فقط بهعنوان تبلیغات در نظر گرفته نشده است. محتوایی که شما بهعنوان بخشی از کمپینهای بازاریابی محتوا ایجاد میکنید، درحالیکه بازدیدکنندگان وارد وبسایت شما میشوند، باعث میشود که علاقه آنان به سمت شما جذب شود. محتواهایی که ایجاد میکنید میتواند اهداف مختلفی داشته باشد. این محتوا میتواند در زمینههای مختلفی همانند الهام بخشیدن، آموزش، متقاعد کردن و یا حتی برای سرگرم کردن مورداستفاده قرار بگیرد.
بازاریابی محتوا فقط در محتواهای نوشتهشده مانند پستهای وبلاگ، صفحات وبسایتها و کتابهای الکترونیکی خلاصه نمیشود. محتوا میتواند شامل فیلمها، پستهای شبکه های اجتماعی و حتی وبینارها باشد. انواع محتوایی که ایجاد میکنید، به اهداف کمپین و مخاطبان موردنظر بستگی دارد..
پیشینه بازاریابی محتوا
بازاریابی محتوا، مفهوم جدیدی نیست. در سال 1895 زمانیکه جان دیر از مجله «فرو» – مجلهای مختص مشتریانش جهت رفع و رجوع مشکلات کشاورزان و تشویقشان به استفاده از آخرینهای فناوریهای روز- استفاده کرد، برای اولین بار، بازاریابی محتوا پا به منصه ظهور گذاشت. بازاریابی محتوای سال 1895 کارکردی مشابه با امروز داشته، یعنی، کاربران را به استفاده از اطلاعات مفید و مرتبط و ترغیبشان به انجام یک اقدام، که به افزایش رشد کسبوکار میانجامد، دعوت مینماید. مهمترین مولفهای که تغییر کرده، مصرف محتواست. اکنون، بازاریابان نیازی به بسترهایی همچون مجله وال استریت برای دستیابی به مخاطبانشان ندارد. بازاریابان میتوانند برای مخاطبان هدف، محتوای شخصیسازیشده بسازند و آن را از طریق کانالهایی که مخاطبشان آن را سریعتر از قبل میداند، توزیع نمایند.
چرا محتوا پادشاه است!؟
در بازاریابی دیجیتال، از محتوا به عنوان ابزاری قدرتمند جهت برقراری ارتباط با مشتریان احتمالی استفاده میشود. محتوا وجههای متفاوت یک برند را تفکیک کرده و ارزش آن را به طرق مختلف در اختیار خوانندگان قرار میدهد . محتوای باکیفیت بالا و مشارکتی میتواند منجر به ایجاد جستجو و ترافیک رسانههای اجتماعی شود و مخاطبان را متقاعد سازد تا آن را در قالب نمایههای رسانههای اجتماعی متفاوت و دیگر کانالها به اشتراک بگذارند. هدف تولید محتوای باکیفیت، صرفاً به دستیابی به مشتریان جدید محدود نمیشود، بلکه افزایش ارزش طول عمر مشتریان فعلی و نگهداری آنها را نیز در بردارد. افراد ترجیح میدهند تا با برندهای با ارزش بالا ارتباط برقرار کنند. و حتیاگر فوراً خرید نکنند، دوست دارند ببینند که آن برند ویژه برای آینده چه برنامههایی دارد و مشغول توسعهشان خواهد بود.
چرا بازاریابی محتوا اهمیت دارد؟
بازاریابی محتوا نهتنها مقرونبهصرفه است، بلکه میتواند تأثیر قابلتوجهی در تولید و فروش محصولات خود داشته باشد.بازاریابی محتوا مزایای بسیار زیادی برای کسب و کار های کوچک دارد. شاید یکی از مهمترین بازده سرمایهگذاری این تاکتیک است.
نحوهی استفاده از بازاریابی محتوا برای کسب و کار اینترنتی
انواع مختلفی از محتوا وجود دارد که میتوانید از آنها برای جذب بازدیدکنندگان و تبدیل آنها به مشتری، استفاده کنید. کلید موفقیت در این راه این است که از استراتژیهای درستی استفاده کنید. این استراتژیها باید اهداف کمپین و مخاطبان موردنظر شما را در نظر بگیرد.
یکی از راههای استفاده از قدرت بازاریابی محتوا، ایجاد یک وبلاگ است. کسب و کار های کوچکی که بهطور پیوسته وبلاگ ایجاد میکنند، رشد بیشتری نسبت به کسانی دارند که از این وبلاگها استفاده نمیکنند. در حقیقت این کار میتواند تا ۱۲۶ درصد به رشد یک کسب و کار جدید کمک کند. علاوه بر وبلاگ نویسی، شما همچنین میتوانید محتواهای طولانیتری همانند کتابهای الکترونیکی و روزنامهها را ایجاد کنید. این نوع داراییها باعث میشوند که مخاطبان شما بهصورت عمیقتری مطالب شما را بررسی و دنبال کنند.
رسانههای بازاریابی محتوا
بازاریابی محتوا راهکاری استراتژیک برای روایت داستان شماست؛ اینکه چگونه داستان روایت میشود به خودتان و مخاطبانی که میخواهید آنها را به مشارکت وادارید، بستگی دارد. شما میتوانید از رسانههای متفاوت یا داراییهای محتوایی در کمپینهای بازاریابی محتواییتان مانند نوشتههای بلاگ، ویدئوها، وبینارها، پادکستها و صفحات فرود پساکلیک استفاده نمایید. داراییهای محتوایی متفاوت برای برندهای متفاوت، کارکردهای متفاوتی دارند. مخاطبانتان به شما میگویند چه چیزی را ترجیح میدهند و چه چیزی براساس سطح مشارکتشان با هر دارایی برایشان ارزشمند است. کلید دستیابی به این مهم، انجام کمی تحقیق و پژوهش و بررسی تجزیهوتحلیلها جهت یافتن پاسخ برای پرسشهایی است که در ذهن دارید.
برخی از داراییهای محتوایی اصلی و رسانههایی که میتوانید از آنها برای کمپینهای بازاریابی محتوا استفاده کنید به شرح زیر هستند:
1. بازاریابی ایمیلی
زمانیکه فهرستهای ایمیلی بسیار بخشبندی شده باشند و پیامها به شکلی مناسب توزیع شوند، بازاریابی ایمیلی دارای بالاترین نرخ بازده سرمایهگذاری اثباتشده خواهد بود. هدف اصلی هر کمپین بازاریابی ایمیلی باید آموزش، پرورش، تبدیل و در نهایت راضینگهداشتن مشتریان باشد. این یک بخش و جزء اساسی از هر استراتژی بازاریابی دیجیتالی محسوب میشود، چون بازاریابان و آژانسها میتوانند از آن در هر مرحله از قیف بازاریابی محتوایشان استفاده کنند. ارسال یک ایمیل عمومی و شخصیسازینشده به صورت هفتگی یا ماهیانه شما را به هیچ جایی نمیرساند. در عوض، یک پایگاه داده بخشبندیشده و ارسالهای ایمیل هدفمند برای هر شخص خریدار، امری الزامی تلقی میگردد. با تقسیم فهرستهای ایمیلتان به چندین بخش، نه تنها شخصیسازی برایتان آسانتر خواهد شد، بلکه دریافتکنندگان احتمالاً بیشتر بخواهند با آن پیام درگیر شوند و آن را به اشتراک بگذارند.
برای مثال، جهت بخشبندی مناسب فهرستهایی که در اختیار دارید، دراینجا تعدادی نمونه پرسش آورده شده که میتوانید از مشترکین جدیدتان آنها را بپرسید: شما کدامیک از ایمیلهای روزانه، هفتگی یا ماهیانه را ترجیح میدهید؟ کدام نوع محتوا را میپسندید؟ نوشتههای وبلاگ، اینفوگرافیکها یا ویدئوها؟ نقش اصلی شما در سازمان چیست؟ قصد دارید به چه اهدافی دست پیدا کنید؟
هدف این فرم، قرار دادن کاربران در یک بخش مشخص و متعاقباً سنجش وضعیت آنها خواهد بود. با طراحی اینشکلی فرم، کواسکجول میتواند ایمیلهای هدفمندتری را ارسال کرده و محتوای مرتبطتری به کاربر ارائه دهد تا واقعاً به حل مشکلاتشان کمکی شده باشد. تمام آن ایمیلها احتمالاً به صورت خودکار ارسال میشوند، اما با توجه به اطلاعات جمعآوریشده از سوی کواسکجول از قبل برنامهریزی و شخصیسازی شدهاند. خودکارسازی بازاریابی ایمیلی یک روال هدفگذاری ایمیلی رفتاری است و زمانیکه کاربران با محصول یا خدمات شما در کانالهای متفاوت مانند وبسایت، رسانههای اجتماعی یا ایمیلها تعامل میکنند، آنها را تحریک میکنند.
2. وبلاگها
وبلاگها نقشی بسیار حیاتی در استراتژی بازاریابی محتوا ایفا میکنند. به علت اهمیت روزافزون بازاریابی محتوا، وبلاگنویسی به ابزار اصلی برای برندها جهت ایجاد تجربه و توزیع پیام بدل شده است. مقالات هر وبلاگ میتوانند منبعی فوقالعاده در حوزههای آموزشی، القای وفاداری، و کوتاهسازی چرخه فروش با ارائه اطلاعات منسجم، مرتبط و سودمند به مخاطبان هدف باشند. وبلاگنویسی مزایای سئو مشخصی به همراه دارد. هر نوشته وبلاگ به افزایش تعداد صفحات وبسایتتان کمک میکند که توسط موتورهای جستجوی کراول میشوند. با نوشتن محتوای باکیفیتتر و بهتر و وارد کردن کلیدواژههای مناسب، هر نوشته به جذب تعداد زیادی از ترافیک جستجو به وبسایتتان کمک خواهند کرد و موجب میشوند تا بردن شما مخاطب هدف مناسب را به خود جلب کند. علتش این است که هر نوشته وبلاگ به شما فرصت جذب ترافیک جستجوی بیشتر به سایتتان را به همراه دارد و احتمال تبدیل خوانندگان به مشتریان را موجب میشود. ارسال یک خبرنامه ایمیلی برای راهنماها، نه تنها موجب آموزش و آگاهیبخشی به مشتریان بالقوه شما میشود، بلکه آنها را نسبت به برند شما وفادار ساخته و آنها را در قیف فروش به مراحل پایینتر فرو میبرد.
3. اینفلوئنسر مارکتینگ
اینفلوئنسر مارکتینگ که در سال 2016 به اوج رسید، استفاده از اینفلوئنسرها (افرادی که مخاطبین هدف شما آنها را تحسین کرده، دنبال کرده و به دنبال فعالیتهایشان هستند) را جهت ترفیع و فروش محصولات و خدمات از طریق رسانههای اجتماعی و سایر بسترهای رسانهای شامل میشود. در کمپینهای اینفلوئنسر مارکتینگ، سه طبقهبندی دیده میشود:
- میکرو اینفلوئنسرهااینفلوئنسرهای میانیاینفلوئنسرهای طبقه برتر/ سلبریتیها
- اینها قدرت تاثیرگذاری محدودی دارند، یعنی دایره دوستان، خانواده و همکارانش.
جهت اندازهگیری موفقیت اینفلوئنسر مارکتینگ، بررسی معیارهایی همچون ایمپرشن، بازدید، ریچ، هزینه به ازای هر بازدید، و هزینه به ازای مشارکت اهمیت زیادی دارد. ویژگی منحصربهفردی که اینفلوئنسر مارکتینگ را موفق جلوه میدهد، این است که دربرگیرنده متقاعدسازی افراد واقعی جهت تولید محتوایی است که میدانند مخاطبانشان به آن واکنش نشان میدهند. این به شما کمک میکند تا در مسیر بمانید و هویت برندتان را تقویت کنید، با کمک اینفلوئنسرهایی که مخاطبانشان آن را معتبر میدانند، میتوانید برند خود را معتبر جلوه دهید.
4. صفحات فرود پساکلیک
یک صفحه فرود پساکلیک، یک صفحه از وبسایت است که جهت ترفیع یک پیشنهاد ویژه ایجاد شده و بازدیدکنندگان را به اقدام وامیدارد. این اقدام میتواند از ثبتنام برای یک آموزش رایگان، ثبتنام برای یک وبینار جهت دانلود یک گزارش دقیق و… تفاوت داشته باشد. صفحات فرود پساکلیک دربردارنده المانهای متقاعدکنندهای همچون عناوینی ترغیبکننده، فقدان ناوبری آفپیج، یک فرم دستیابی به راهنما، اثبات اجتماعی، ویدئوهای توضیحی، و یک فراخوان به اقدام قدرتمند جهت متقاعدسازی بازدیدکنندگان جهت تبدیل است. شما میتوانید از صفحات فرود پساکلیک در بازاریابی محتوای خود، صرفنظر از صنعت کسبوکار و بخشی که آن را هدف قرار دادهاید، استفاده نمایید. اسمارتشیت از صفحه فرود پساکلیک زیر جهت ترفیع نسخه رایگان خدماتشان استفاده میکند: صفحات فرود پساکلیک از بخشهای ضروری هر کمپین بازاریابی محتوایی محسوب میشوند، چون به بهینهسازی سیر بازدیدکنندگان از تبلیغ به صفحه شما کمک مینمایند.
فعالیت هایی که بیشتر در بازاریابی محتوا انجام میشوند:
وبلاگ
در صدر همهی ابزارها وبلاگ قرار میگیرد. وبلاگنویسی از همان ابتدای ظهور اینترنت، حتی قبل از اینکه موتورهای جستجو به صورت حرفهای کار کنند هم وجود داشت. وبلاگ ابزار اعتمادسازی است. اگر یک محتوای قدرتمند و باکیفیت داشته باشید از نظر مشتری یا مخاطب شما یک متخصص محسوب میشویددر حقیقت شما وبلاگ مینویسید و آن را برای موتورهای جستجو بهینه میکنید تا رتبهی بهتری کسب کنید. وقتی شروع به نوشتن بلاگ میکنید بهتر است یک برنامهی منظم برای آن داشته باشید. نوشتن وبلاگ کار چالشبرانگیزی است. مخصوصا اگر تجربهای در این زمینه نداشته باشید. ببینید مشتریان شما چه نیازها و چه مشکلاتی دارند و سعی کنید جوابی کامل و جامع به آنها بدهید. مسئلهی مهم این است که به روز باشید. هیچکس محتوای قدیمی با تاریخ انقضای قدیمی را دوست ندارد.
سوال بپرسید.
از فالورهایتان در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و توییتر و فیسبوک سوال بپرسید. این کار باعث میشود تا مخاطب با محتوای شما درگیر شود و یک ارتباط شکل بگیرد. اما سوال پرسیدن کافی نیست. باید به آنها جواب بدهید. مردم دوست ندارند نادیده گرفته شوند. از طرفی مردم برندهایی که با آنها اینتراکشن دارند را بیشتر دوست دارند. با افراد مکالمه داشته باشید. از آنها بپرسید و جواب بگیرید و به آنها پاسخ دهید. بیل گیتس میگوید: مشتریان و مخاطبان ناراضی شما اصلیترین منبع شما برای یادگیری و پیشرفت هستند. این سوال و جوابها نهتنها افراد را با برند شما و شخصیت برند آشنا میکند بلکه خود شما هم میتوانید ایرادات و اشتباهات کوچک و بزرگتان را شناسایی کنید و برطرف کنید.
عکس، ویدیو، اینفوگرافیک
عکس یا یک کپشن کوتاه میتواند به اندازهی یک پست طولانی تاثیرگذار باشد. کلمات همهچیز نیستند. یک عکس میتواند بیشتر از هر کلمهای در مورد برند شما صحبت کند. تعداد کلماتی که در دل عکسها نهفتهاند بسیار بسیار بیشتر است. چرا که هر کس برداشت شخصی خودش را دارد. عکسهایی منتشر کنید که داستانی داشته باشند و این داستان به برند، محصولات و یا خدمات شما مرتبط باشد. زمانی که عکس و متن با هم ترکیب میشوند به یک معجون انرژیزا تبدیل میشوند. هر کسی با یک نگاه کوچک به عکس و نوشتهها میتواند اطلاعات زیادی کسب کند و چون خوشخوانند افراد معمولا با یکدیگر به اشتراک میگذارند. ما در عصر سرعت هستیم. بسیاری از افراد حوصلهی خواندن یک متن بلند را ندارند و ترجیح میدهند به جای آن یک ویدیو تماشا کنند که همه چیز را با صدا و تصویر به آنها نمایش دهد. دلیل محبوبیت یوتیوب هم همین است. ویدیو از چند نظر مهم است: اول اینکه افراد نمیتوانند بخشی را ندیده رها کنند و مثل محتوا نیست که فقط هدلاینها و تیترها را بخوانند. دوم اینکه ویدیو در مدت زمان کمی اطلاعات بسیار بیشتری را در اختیار کاربران قرار میدهد . هر آموزشی راحتتر است و در ضمن ترغیب کردن کاربران برای خرید محصول یا سرویس در یک ارتباط چشم در چشم هم راحتتر است.
محتوای فان
این موارد شامل Meme ها، پلیلیستها، استوریهای اینستاگرام و یا تبلیغات بنری جالب و بامزه هستند. نکته اینجاست که در این قسمت حتما باید خلاقیت داشته باشید. شبکههای اجتماعی پر از محتوای فان و سرگرمکننده هستند. باید بتوانید صدای خودتان را در این نویز بزرگ بالاتر ببرید. از پشتصحنهی کسب و کارتان عکس بگیرید، اگر اتفاق جالبی در محیط کارتان اتفاق میافتد فیلم و عکس بگیرید. در مورد محصولاتتان Meme بسازید. در این نوع محتوا دستتان برای خلاقیت باز است. مسابقات آنلاین یا کانتستهای اینستاگرام هم بخشی از این محتوای فان هستند. شما قرار نیست با این مسابقات چیزی بفروشید. تنها کاری که انجام میدهید این است که با مردم در ارتباط قرار میگیرید. افراد مختلفی در این مسابقات شرکت میکنند یا دوستانشان را دعوت میکنند و شما از این جنب و جوش سود میبرید.
سئو
سئو مخفف Search Engine Optimization است . سئو یعنی اینکه افراد بتوانند به راحتی از طریق گوگل یا موتورهای جستجو سایتتان را پیدا کنند. صفحات وبسایت شما در گوگل یا سایر موتورهای جستجو رتبه میگیرند و کاربران به راحتی وارد سایت یا صفحات شما میشوند و از محصولات و خدمات شما استفاده میکنند. سئو شامل دو بخش On-Page و Off-Page است. آنپیج همان سئو داخلی است. کلیدواژهها، لینکسازی داخلی، عنوان محتوا و سایر نکات فنی سئو که باید به طور کامل بهینه شوند. Off-Page هم سئو خارجی است. اینکه بتواند بکلینک باکیفیت دریافت کنید و یا روی صفحات خود لینکسازی کنید تا سیگنالهای قدرتمندی را برای رتبه گرفتن در گوگل داشته باشید. سئو یک علم است. تنها در صورتی در این حیطه از بازاریابی دیجیتال موفق میشوید که داده محور عمل کنید. هر روز کارایی سایتتان را آنالیز کنید و آن را بهبود ببخشید.
تبلیغات شبکههای اجتماعی
تفاوت بازاریابی محتوا و دیجیتال مارکتینگ در اینجا این است که اگر میخواهید کاربران در مورد برندتان آگاهی کسب کنند به راحتی و بدون هیچ هزینهای یک پست در شبکههای اجتماعی منتشر میکنید. اما اگر میخواهید محصولی بفروشید یا افراد بیشتر و بیشتری را با برندتان آشنا کنید باید آن را پروموت کنید. اینستاگرام و توییتر چنین امکانی را در اختیار شما قرار میدهند.
چگونه از تفاوت بازاریابی محتوا و دیجیتال مارکتینگ استفاده کنیم برای بهبود کسبوکارمان؟
شما بدون یک محتوای کامل و حرفهای شانسی برای سئو صفحات خود ندارید. یعنی اگر محتوای شما مشکل داشته باشد اولین جایی که به مشکل میخورید سئو است. اگر صرفا روی سئو متمرکز شوید و کیفیت محتوا چندان برای شما مهم نباشد شانس تبدیل را از دست میدهید. اما اگر هر دو اینها را با هم ترکیب کنید هم صفحات شما در گوگل رتبهی بهتری میگیرند و هم کاربران به شما بیشتر اعتماد خواهند داشت. تاثیر و کارایی این دو سبک با هم بسیار قدرتمند عمل میکند.
اگر یک مطلب باکیفیت نوشتهاید میتوانید از طریق شبکههای اجتماعی آن را توزیع کنید تا بیشتر دیده شود.. حتی تبلیغات کلیکی و بازاریابی محتوا هم به یکدیگر مرتبطند. اگر شما یک تبلیغ در گوگل ثبت کردهاید و بابت هر کلیک هزینه پرداخت میکنید باید صفحهی خود را از هر نظر بهینه کنید. یعنی محتوایی جذاب و قانعکننده بنویسید که کاربر را نسبت به خرید محصولات یا سرویسهای شما ترغیب کند.
گام آخر
گام آخر برای به نتیجه رساندن سه گام های قبلی بازاریابی محتواست که یک رویکرد استراتژیک و یک فرایند بلند مدت است.
بازاریابی محتوا هنر برقراری ارتباط با مشتریان بالقوه و بالفعل است و یک تکنیک ترغیبی برای فروش است که بر تولید و توزیع محتوای با ارزش تمرکز دارد. روشهای متنوع تولید و توزیع محتوا در فضای دیجیتال:
- محتوا برای شبکههای اجتماعی
- بازاریابی ویدیویی
- اینفوگرافیک
- بازاریابی از طریق ایمیل
- تبلیغات آنلاین
- کتابهای تصویری الکترونیک
- روابط عمومی
- نرمافزارهای موبایل
- بازاریابی از طریق موبایل
- عکاسی تبلیغاتی