كارآفريني، خلاقيت و كسب و كارهاي مخاطره آميز سوخت موتور اقتصاد پيشرفته را فراهم مي كنند. اقتصاد جهاني در شرف تحول و ايجاد تغيرات ژرف و اساسي است و به طبع سازمان ها و صنايع توليدي و خدماتي از اين امر مستثني نيستند. شرايط محيطي و قواعد بازي رقابت به حدي بيرحم، پيچيده، پويا و نامطمئن هستند كه سازمان ها ديگر نمي توانند تنها با تغيیرات روبنايي مثل تغيير روش ها، سيستم ها، ساختار، فناوري و غيره حيات و بقاي بلندمدت خود را تضمين كنند. همچنين آنها نمي توانند با تعداد اندكي افراد خلاق و كارآفرين و يا اجراي چند طرح كارآفرينانه بر رقباي كوچك، چابك، نوآور، فرصت گرا و كم هزينه فايق آيند. آنها بايد شرايطي را فراهم كنند تا همه كاركنان روحيه كارآفرينانه پيدا كنند و بتوانند به راحتي، مستمر و به طور فردي يا گروهي فعاليت هاي كارآفرينانه خود را به اجرا درآورند. این مهم مستلزم پياده سازي پديده اي مهم تحت عنوان كارآفريني سازماني است (حسین پور و زارعی وش، 171:1389).
مدل مدیریت استراتژیک و کارآفرینی
کارآفرینی سازمانی راهبردی برای توسعه اقتصادی محسوب میشود و سازمانها این راهبرد را در پاسخ به چهار نیازی که بر آنها تحمیل گردیده است، بکار میگیرندکه عبارتند از:
- افزایش سریع رقبای جدید
- ایجاد حس بی اعتمادی نسبت به شیوههای مدیریت سنتی در سازمانها
- خروج بهترین نیروهای کار از سازمانها و اقدام آنان برای کارآفرینی مستقل
- افزایش خلاقیت و نوآوری در بازارهای رو به تغییر
که این موارد موجب شده است تا حیات سازمانها هر چه بیشتر در معرض خطر قرار گیرد و مدیران سازمانها دائما به فکر یافتن راه حلی برای رهایی از این مشکلات باشند تا بتوانند با تطبیق هرچه بیشتر با شرایط متغییر اقتصادی و پذیرش خطرپذیریها و اعمال نوآوری در محصولات و خدمات، سودهای کلانی را عاید سازمان خود سازند.